رسیدن به اهداف
۵سال بود که یک نفر با کلاهبرداری خونه من رو از دستم گرفت،کلی پرونده سازی کرد و بالاخره دادگاه به نفع او رای صادر کرد همه میگفتند دیگه دنبال خونه نرو چون دیگه راهی نداری در همین اواخر با وکیلی بسیارمتبحر و دلسوز آشنا شدم،ایشون یک نکته ریز در پرونده پیدا کرد و با همان نکته مشخص شد که خونه حق منه و این آقا کمترین حقی نداره و نه تنها خانه خود را پس گرفتم بلکه ایشان به دلیل کلاهبرداری متهم شدند و تمام اینها در ذهن من اول رخ داد در باور من، این که باور کردم با تمام وجودم با تمام سلولهای وجودم بر این باور بودم که من به حق خودم خواهم رسید به حرفهای ناامید کننده هیچ کس توجهی نکردم، فقط حرف من این بود: من به حق خودم میرسم و بالاخره رسیدم.ارزش خونه من ۴ونیم میلیارد تومانه،و این مبلغ کمی نبود…